.
.
ای همه دلها، حرمت یا رضا
خلق خدا و کرمت یا رضا
.
جنّ و بشر، حور و ملک میبرند
سجده به خاک حرمت یا رضا
.
بر سر این مملکت از بام طوس
سایه فکنده، عَلَمَت، یا رضا
.
نیست عجب گر که طواف آورد
کعبه به دور حرمت یا رضا
.
زادۀ موسایی و عیسا کند
زندگی از فیض دمت، یا رضا
.
بسکه بوَد، لطف و عطایت زیاد
ظرف وجود است کَمَت، یا رضا
.
گر تو قبولم نکنی، میدهم
به جان زهرا قسمت یا رضا
.
ضــامن آهــو بــه فـدایت شوم
جود و کرم کن، که گدایت شوم
.
تو هشت بحر نور را، گوهری
تو مطلع الفجر چهار اختری
.
تو شمع جمعی، به شبستان طوس
تو بر تن عالم خلقت، سری
.
نام علی بُوَد برازندهات
بلکه تو یک محمّد دیگری
.
ضامن آهویی و پیش خدا
ضامن خلقی به صف محشری
.
هم پدر چهار ابنالرضا
هم پسر موسی ابن جعفری
.
ابوالجواد استی و بابالمراد
ابوالحسن بضعۀ پیغمبری
.
ای به فدایت پدر و مادرم
که خوبْتر از پدر و مادری
.
دست کرم بر سر ما میکشی
پادشهـی نـاز گـدا مـیکشی
.
سائل درگاه تو، سلطان ماست
خاک درت، دارو و درمان ماست
.
روی تو! آفتاب عرش خدا
سایۀ تو بر سر ایران ماست
.
جان همه عالمی و از کرم
جای تو در قلب خراسان ماست
.
زهی کرم، که ضامن کلّ خلق
ضامن آهوی بیابان ماست
.
عنایتت آمده، کل نعَم
ولایتت، تمام ایمان ماست
.
بهشت، نه که با ولای شما
جحیم هم روضۀ رضوان ماست
.
مهر تو ای با همگان، مهربان
در تن ما خوبْتر از جان ماست
.
سلسلة الذهب، تجلّای توست
کمـال توحید، تولاّی توست
.
.
مرغ دلم، خدا خدا میکند
رضا رضا، رضا رضا میکند
.
قبلۀ من کعبه، ولی قلب من
روی به ایوان طلا میکند
.
حضرت معصومه علیهاسلام
به زائران تو دعا میکند
.
نگاه تو، چشم تو، دست تو، نه
نام تو هم دردْ، دوا میکند
.
جز تو که رأفتت خدایی بوَد
حاجت ما را که روا میکند
.
دلت نیاید که جوابش کنی
زائر تو، هر چه خطا میکند
.
اگر چه آلوده و شرمندهام
باز رضا نگه به ما میکند
.
تـو از کرم دست بگیری مرا
صـدا نکـرده میپذیری مرا
.
تو از گدا گرفتهای، احترام
تو میکنی زائر خود را سلام
.
بر در این خانه، امید آورند
یأس به درگاه تو باشد حرام
.
عادت تو، کرامت و عفو و جود
عادت من عجز و گدایی مدام
.
با چه گنه، ای پسر فاطمه
زهر ستم ریخت عدویت به کام
.
با که بگویم که به یک نیمْروز
آب شد اعضای وجودت تمام
.
از چه غریبانه زدی، دست و پا
ای به همه عالم خلقت، امام
.
داغ تو زائل نشود از جگر
تا که بگیرد پسرت انتقام
.
تو مهدی فاطمه را صدا کن
تو از بـرای فـرجش دعا کن
.
سوخت در آن حجره ز پا تا سرت
خون جگر ریخت ز چشم ترت
.
بر دل زارت، جگر زهر سوخت
آب شد ای جان جهان، پیکرت
.
مرد و زن و پیر و جوان، سوختند
در پی تشییع تن اطهرت
.
بر سر و بر سینۀ خود، میزدند
زنان نوغان همه چون خواهرت
.
پشت سر جنازه، انبوه خلق
پیش روی جنازهات، مادرت
.
جسم شریف تو، اگر آب شد
دگر نشد بریده از تن، سرت
.
غریب بودی دم رفتن ولی
بود یگانه پسرت در برت
.
سنگ نزد کسی به پیشانیت
خون سرت نریخت بر منظرت
.
کـاش چکـد خـون دلـم، از دو عین
صبح و مسا، در غم جدّت حسین
.
تو هشتمین حجّت کبریایی
غریبی و با همه، آشنایی
.
مسیح نه، طبیب صد مسیحی
کلیم نه، کلام کبریایی
.
کنار حجره، لحظۀ شهادت
اشکْفشان به یاد کربلایی
.
کشت تو را به زهر کینه مأمون
نگفت تو عزیز مصطفایی
.
چگونه شد، زهر ستم دوایت؟
تو که به درد عالمی، دوایی
.
چشم و چراغ شیعهای در ایران
گر چه ز جدّ و پدرت جدایی
.
دست خدا، همیشه بر سر ماست
تا تو، امام مهربان مایی
.
گر چه بوَد بنده روسیاهی
میثم دلباخته را نگاهی
.
.
مرغ دلم، خدا خدا میکند
رضا رضا، رضا رضا میکند
.
قبله من کعبه، ولی قلب من
روی به ایوان طلا میکند
.
حضرت معصومه علیهاسلام
به زائران تو دعا میکند
.
نگاه تو، چشم تو، دست تو، نه
نام تو هم دردْ، دوا میکند
.
جز تو که رأفتت خدایی بوَد
حاجت ما را که روا میکند
.
دلت نیاید که جوابش کنی
زائر تو، هر چه خطا میکند
.
اگر چه آلوده و شرمندهام
باز رضا نگه به ما میکند
.
.
گر چه آلوده تن و نامه سیاه آمده ام
کن عنایت که به امید نگاه آمده ام
.
حرمت کعبۀ عشق و نگهت چشم خدا
به طواف حرمت غرق گناه آمده ام
.
خسته از سرکشیِ نفس ز حق بی خبرم
شب ظلمانی ام و در پی ماه آمده ام
.
نکند روی بگردانی و راهم ندهی
که به امید نگاه، این همه راه آمده ام
.
همه ی حاجت من دیدن رخسار شماست
" من بدین در، نه پیِ حشمت و جاه آمده ام "
.
همه ی هستی من اشک غم کرببلاست
زان سبب محضرتان جامه سیاه آمده ام
.
کربلا، کرب و بلا در دل ما ساخته است
کز غمش با شرر و شعلۀ آه آمده ام
.
.
دوست دارم صدات کنم تـوهـم منونـگا کـنی
مـن تـورونـگا کـنـم تـوهـــم مـنــوصدا کنی
.
قـربـون چـشـا ت بـرم از راه دوری اومـدم
جا ی دوری نـمــیـره اَگَـه به مـن نـگا کنی
.
دل مـن زنـدونِـیِـه تـوئی که تنها مـیـتـونی
قـفـســـو وا کـنــی و پــرنـــده رو رهـا کنی
.
میشه کـنـج حـرمـت گـوشـۀ قـلـب مـن باشـه
مـیـشــه قـلـب مـنـو مـثـل گـنـبـدت طلا کنی
.
توسرت شـلـوغـه زیردست وپات فـراوونَـن
ازخـدا مـیـخـــوام کـمـی به زیرپا نـگا کنی
.
تـوغـریبی و مـنـم غـریـبـم امّـا چی مـیـشـه
ایـن دل غــــریـبـه روبــا خــودت آشـنا کنی
.
دوست دارم توایوون آئینه ات صبح تاغروب
مـن با تـوصـفــا کـنــم تـوهــم مـنـودعا کنی
.
به و فای کـفـتـرای حـرمت مـنـم مـیـخـوام
کـفــتـری با شـم که تـنـهـا تـومـنـوهـوا کنی
.
د لـمـو گـره زدم به پـنجره ات دارم مـیـرم
دوست دارم تا من میام این گره هارو وا کنی
.
صدهزار دفعه ام شده پای ضریح زارمیزنم
تا د لـت یه با ر بـسـوزه دردمـو دوا کنی
.
دوست دارم که ازحالا توصبح محشرهمیشه
من رضا رضا بگـم تـوهـم مـنـو رضا کنی
.
.
ای صفای قلب زارم هرچه دارم از تو دارم
.
.
السلام ای چشمه ی فیض و سعادت السلام
هشتمین نورِ خدا برجِ ولایت السلام
.
السلام ای جلوه ی وَ الطُورِ سِنین السلام
آیه های روشنِ طاها و یاسین السلام
.
السلام ای ماهِ تابان کوکبِ اقبال ما
آن طلوعِ آستانت قبله ی آمالِ ما
.
بر مشامم می رسد هر لحظه بوی مشهدت
جان به قربانِ تو و صحن و سرا وُ مرقدت
.
زنده ایم از برکتِ مِهر و ولایت یا رضا
چشمِ ما روشن از آن گنبد طلایت یا رضا
.
در بغل گیریم ضریحِ با صفایت یا رضا
یک زیارت سهمِ ما پایینِ پایت یا رضا
.
فخرِ ما این بس تو باشی سید و مولای ما
برکتِ دنیای ما وُ شافیِ عقبای ما
.
ای امام نور و رحمت منبعِ فیضِ خدا
گلشنِ مِهر و محبت مظهرِ جود و سخا
.
تو به امرِ حق شدی راهی بسوی خاکِ طوس
مقدمت بر چشمِ ما ای حضرتِ شمس الشموس
.
اقتدار کشورِ ایران همه از نامِ توست
روزیِ ایرانیان از سفره ی انعامِ توست
.
گر چه گشته دارِ غربت منزل و ماوای تو
شد ولی در قلبِ هر جان حقیقت جای تو