جنات

.
.

ببین زهرا که من دل بیقرارم 
کنار بسترت با حال زارم
 .
شدم مضطر کنار بستر تو 
دگر جز اشک غم چاره ندارم 
.
مرو ای یار خوب بی قرینم 
مشو راضی که هجرت را ببینم 
.
شوم بعد تو من تنهای تنها 
کشم از سینه آه آتشینم 
.
نگاهی  کن دم آخر بسویم 
بزن جانا دمی خنده برویم 
.
مرو ای جان حیدر گر روی تو 
جواب کودکانت را چه گویم 
.

.
باز از راه رسیده است شب و گریانم

باز دلتنگم و بی تابم و سرگردانم

باز هم بغض گلوگیر شده در جانم

کاش آبی رسد از دست تو بر دستانم

آب نه؛ مهر تو میخواهم اگر عطشانم

**

روضه سخت است اگر داغ کبوتر باشد

یا اگر قصه ی آتش زدن در باشد

می شود روضه از این نیز فراتر باشد

داغ اگر داغ زمین خوردن مادر باشد

داغ تو می کُشد آخر همه را.... میدانم

 

**

از همان ضربه که بر سینه ی تو خورد از در

از همان لحظه که در کوچه نشستی مادر

از همان روز؛ همان واقعه، از آن محشر

که زدی پرپر و پر بسته شدی در بستر

شدم آیینه تو؛ پر ترک و حیرانم

 

**

من حسین تو ام ای آینه ی خسته ی من

باز دلتنگ صدایت شده ام حرف بزن

با همان دست ورم کرده به جبران کفن

کاش میشد که بدوزی دو سه تا پیراهن

که روی خاک نماند بدن عریانم

 **

نیزه بر من بخورد در عوض پهلویت‌

دست من قطع شود در عوض بازویت

من شوم بی سر و تو زخم نگردد رویت

جای زخمی شدن چشم و لب و ابرویت

خیزران کاش شود سهم لب و دندانم

.


.

خداحافظ ای کوچه های مدینه

خداحافظ ای میخ پهلو و سینه

 .

خداحافظ بستر من خسته

خداحافظ یار خانه نشسته

 .

خداحافظ ای نمازنشسته

خداحافظ گوشواره شکسته

 .

خداحافظ دردبازو و سینه

خداحافظ ای کوچه های مدینه

 .

خداحافظ ای چادر خاکی

خداحافظ ای شهر اندوه و کینه

 .

خداحافظ ای شهر پیغمبر

خداحافظ ای گریه های شبانه

 .

خداحافظ ای خانه ی مهروصفا

خداحافظ ای نخل های مدینه

.


.

خداحافظ ای یاور نیمه جانم

خدا حافظ ای همسر قد کمانم

 .

خدا حافظ ای قوت قلب خسته

خدا حافظ ای یار پهلو شکسته

 .

خدا حافظ ای مادر خوب زینب

خدا حافظ ای مادر خوب زینب

---

خداحافظ ای زخم بر دل نشسته

خداحافظ ای یار پهلو شکسته

 .

خداحافظ ای رونق آشیانم

خداحافظ ای قوت زانوانم

 .

خداحافظ ای جسم بی جان زهرا

خداحافظ ای مانده در کوچه تنها

 .

خداحافظ ای گریه های شبانه

خداحافظ ای بانوی بی نشانه

 .

خداحافظ ای داغ در دل نهفته

خداحافظ ای موی آتش گرفته

 .

خداحافظ ای خاطرات غم یار

خداحافظ ای خون مانده به دیوار

 .

خداحافظ ای یار در خون تپیده

خداحافظ ای یاور قد خمیده

 .

خداحافظ ای یاور مهربانم

خداحافظ ای مادر کودکانم

.


.

خداحافظ ای روح شرم و عفاف

خداحافظ ای جان حج و طواف

 .

خداحافظ ای لاله پرپرم

خداحافظ ای سوره کوثرم

 .

خداحافظ ای درد من را طبیب

خداحافظ ای آشیان غریب

 .

خداحافظ ای طایر نیمه جان

خداحافظ ای پوست و استخوان

 .

خداحافظ ای به ز جان علی

قرار و بهار و توان علی

 .

خداحافظ ای بانوی خانه ام

پرستوی پر بسته لانه ام

 .

خداحافظ ای پیکر خسته اش

خداحافظ ای دست بشکسته اش

 .

خداحافظ ای سینه چاک چاک

خداحافظ ای چادر پر زخاک

 .

تو ماه تمام منی فاطمه

جواب سلام منی فاطمه

 .

تو بودی به در دلم آشنا

به مشکل گشایی تو مشکل گشا

 .

قسم بر تو و عمر کوتاه تو

به آن سینه غرق در آه تو

 .

به آن چشم در موج خون خفته ات

به آن درد دلهای ناگفته ات

 .

ز بعد تو ای شمع افروخته

علی ماند و یک در سوخته

 .

غمت تار و پود من از هم گسست

ببین فاتح بدر از پا نشست

 .

چکیده به رخ اشک تنهائیم

تماشایم من تماشائیم

 .

ندانی چه بر روزم آورده ای

در این شهر تنهاترم کرده ای

 .

مرا موج غم هر طرف می کشد

فراغ تو آخر مرا می کشد

.


.

کنار بستری خاموش و غمناک

علی امید خود را می کند خاک

 .

بهار آرزویش گشته پائیز

دلش از غربت و غم گشته لبریز

 .

به هر حالش که می آید ز سینه

خجالت می کشد شهر مدینه

 .

نفسهایش فتاده در شماره

کند بر صورت زهرا نظاره

 .

به هر چشمی که یارش می گشاید

توان از قلب پر سوزش رباید

 .

به لبهای علی پیوسته آه است

گمانم مرتضی در فکر چاه است

 .

به آرامی کنار بستر او

علی خم شد چو شمعی روی زانو

 .

که روی یار را بهتر ببیند

ز باغ چشم یارش لاله چیند

 .

به نجوا گفت یا زهرا غریبم

مخواه اینگونه تنهایم حبیبم

 .

گل آلاله گلخانه من

تو هستی چهل چراغ خانه من

 .

علی اینجا دگر یاری ندارد

کسی چون من شب تاری ندارد

 .

ببین ای یاور شب زنده دارم

ز تنهایی گره خورده به کارم

 .

چه شد کز همسر خود دل ربودی

مگر اشک امامت را ندیدی

 .

چو شرح راز بر دیوار دیدم

پس از آن صورتت را تار دیدم

 .

اگرچه روز داغ حیدر آمد

ولی شادم جدائی ها سر آمد

 .

به همره می بری با خود صفا را

ولی دیدی چو روی مصطفی را

 .

الا ای سوره مجروح کوثر

سلامم را رسان نزد پیمبر

.


.

یار غریب تو منم یا علی 

وقف تو شد جان و تنم یا علی 

 .

حیف که از بهر دفاعت دگر 

جان نبود در بدنم یا علی 

 .

با همه دردم عوض آه آه 

نام تو گشته سخنم یا علی 

 .

غربت تو فاطمه  را می کشد 

ای تو غریب وطنم یا علی 

 .

تا که غریبانه روم زیر خاک 

در دل شب کن کفنم یا علی 

 .

با همه دردم ز خدا خواستم 

پیش تو پرپر نزنم یا علی 

 .

من به تو می گریم و تو گریه کن 

بهر حسین و حسنم یا علی 

 .

بازوی خیبر شکنت بسته شد 

دست تو امروز منم یا علی 

 .

بس که غریبم به تن خسته ام 

گریه کند پیرهنم یا علی 

 .

"میثم" دلسوخته در انجمن 

سوخته با سوختنم یا علی 

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

اسکرول بار