.
.
.
الهی این من این جرم و خطایم
رهم دادی، مکن دیگر رهایم
بگیر از من مرا، اما نه از خود
بسوز اما مساز از خود جدایم
.
تو را گم کردم و خود گشتهام گم
صدایم کن صدایم کن صدایم
.
به من گفتند از اول عبد «هو» باش
چه باید کرد من عبد هوایم
.
تو آن ربی که با عبدت رفیقی
من آن خارم که با گل آشنایم
.
گنه کردم، نکردم شرم از تو
نمیدانم کجا رفته حیایم؟
.
خجالت میکشیدم بازگردم
تو گفتی باز هم سویت بیایم
.
نبودم عبد تا عبدم بخوانی
نگویم بندهام، گویم گدایم
.
سیه رویم مگر از لطف و رحمت
بشـویی بـا غبـار کربـلایـم
.
از آن بر خود نهادم نام «میثم»
که بخشی بـر علی مرتضایـم
.
.
منی که غرقِ گناهم ، شکسته بال و پرم
چگونه نامِ بلند تو را به لب ببرم؟!
.
اگر که دوست نداری خدا خدای مرا
اجازه هست صدایت کنم به چشم ترم؟!
.
خودم نیامده ام نیمه شب به درگاهت
تو خواستی که بیافتد به این حرم گذرم
.
بیا مرا جلویِ خوب ها ، خراب مکن
بگیر دستِ مرا که به سنگ خورده سرم
.
مرا ببخش و دوباره بگیر در آغوش
قسم به حرمت خون مدافعان حرم
.
بنا نبود فقط خوب ها حرم بروند
شبی بیا و مرا هم به کربلا ببرم
.
تمام هستی من هست مادر و پدرم
فدایِ حضرت ارباب مادر و پدرم
.
اگر حسین نشد عاقبت کفن بشود
چگونه نوکرم و بهر خود کفن بخرم؟!
.
هنوز نیمۀ شب هایِ جمعه می آید
نوایِ مادر او ، تشنه ذبح شد پسرم ...
.
.
خواهند اگر ببخشند از مجرمی گناهی
اول ورا نوازند با سوز و اشک و آهی
.
دریای عفو جوشد از اشگ دردمندی
اوراق جرم سوزد از آه صبحگاهی
.
اینجا گناه بخشند کوهی به کاه بخشند
بیچاره من که با خود ناورده پّر کاهی
.
ای وای اگر برای افشای هر گناهم
گردند روز محشر هر عضو من گواهی
.
هر چند روسیاهم با آنهمه گناهم
مشتاق یک نگاهم مولای من نگاهی
.
یارب چگونه سوزد آن کو در آستانت
رخسار خویش سوده بر خاک گاه گاهی
.
بار گناه سنگین ره منتهی به بن بست
در پیش رو ندارم جز باب تو به راهی
.
از من گنه بود زشت از تواست عفو، زیبا
ای عفو از تو زیبا العفو یا الهی
.
تن خسته پا شکسته درها تمام بسته
جز باب رحمت تو نبود مرا پناهی
.
عمری گناه کردم دل را سیاه کردم
من اشتباه کردم یارب چه اشتباهی
.
آلودگی دل را با اشگ تو به شویم
تا در دلم نماند آثاری از گناهی
.
با کثرت گناهم مپسند روسیاهم
کاورده ام علی را در عین روسیاهی
.
مهر علی است (میثم) مهر نجات عالم
بی حب او نباشد طاعات جز تباهی
.
.
عمری تباه کردم عمر گرانبهارا
دیدم ره درست و رفتم ره خطارا
.
دشمن مرا صدازد از دوست غافلم کرد
دنبال غیر رفتم گم کردم آشنارا
.
درسینه آه دارم درد گناه دارم
جز توبه نیست درمان این درد بی دوارا
.
هم مرگ پیش پاو هم عمر رفته از دست
یارب ببخش مارا یارب ببخش مارا
.
گیرم زدر برانی در پشت در بمانم
غیراز در تو دارم یاسیدی کجارا
.
من برده ام همیشه کوه گناه بردوش
تو کرده ای هماره با بنده ات مدارا
.
از خویش نا امیدم لا تقنطوا شنیدم
یأس مرا گرفتی دادی به من رجارا
.
هرکس زپادر افتد بردامنی زند چنگ
ای خاندان عصمت من دامن شمارا
.
میثم تمام عالم آرند سر به سجده
هرکس گرفته خاکی تو خاک کربلا را
.
.
.
.
.
.
.
.
بدم ؛ مرا به پیمبر ببخش یا الله !
به اشک دیده ی حیدر ببخش یا الله
.
تمام دار و ندارم محبت زهراست
مرا به سوره ی کوثر ببخش یا الله !
.
به اشک چشم حسین و حسن قبولم کن
مرا به این دو برادر ببخش یا الله !
.
به درگه تو گناه مکرر آوردم
مرا به عفو مکرّر ببخش یا الله !
.
ببر به کرب و بلا زائر حسینم کن
به آن ضریح مطهر ببخش یا الله !
.
به دست های علمدار کربلا سوگند
به حرمت علی اکبر ببخش یا الله !
.
به بانگ العطش نازدانه های حسین
به خون حنجر اصغر ببخش یا الله !
.
به سیدالشهدا و به خون حنجر او
که شد بریده ز خنجر ببخش یا الله !
.
به لحظه ای که سر نیزه گشت با زینب
سر حسین ، برابر ، ببخش یا الله !
.
به خون میثم تمّار ، جرم ” میثم ” را
به روی او تو نیاور ؛ ببـخش یا الله!
.
.
شب قدر
.
شب قدر است و قدر آن بدانیم
نماز و جوشن و قرآن بخوانیم
.
به درگاه خدا غفران و توبه
به شرطی که سر پیمان بمانیم
.
برای پاکی نفس و سعادت
همیشه بهر خود شیطان برانیم
.
شب تقدیر و ثبت سرنوشت است
دعا بر مومن و انسان بخوانیم
.
برای صیقل روح و روان ها
به دل دریائی ازایمان رسانیم
.
برای اولین مظلوم عالم
بسی خون دل ازچشمان چکانیم
.
هزاران لعنت و نفرین بسیار
به قاتلهای مولامان رسانیم
.
دراین شب ها تومهدی (عج) را صدا کن
چو یوسف غایب است حیران چنانیم
.
دعای اول وآخر ظهور است
که بیش ازاین دراین هجران نمانیم
.
مسافر را بگو ایمان قوی دار
که تا وصلی به این دامان امانیم
.
.
مناجات با امام زمان(عج)
.
شبهای قدر آمد و آقا نیامدی
زیباترین ستاره ی دنیا نیامدی
.
ما را امید وصل تو اینجا نشانده است
ما آمدیم، یوسف زهرا نیامدی
.
امشب بیا به مجلس ما هم سری بزن
قدرِ گذشته رفت و به اینجا نیامدی
.
گفتیم جمعه می رسد و می رسی، ولی
جمعه گذشت و حضرت دریا نیامدی
.
مانند طفل گم شده ای گریه می کنم
خیمه نشین، از دل صحرا نیامدی
.
مثل یتیم کوفه خرابه نشین شدم
صاحب عزای مجلس مولا نیامدی
.
کنج خرابه کودکی آرام زیر لب
با گریه گفت شب شده بابا نیامدی
.
جنت الاعلی . جنت المصطفی(ص) . جنت المرتضی(ع) . جنت الزهراء(س) . جنت الحسن (ع) . جنت الحسین(ع) . جنت السجاد (ع)
جنت الباقر(ع) . جنت الصادق (ع) . جنت الکاظم(ع) . جنت الرضا (ع) . جنت الجواد (ع) . جنت الهادی (ع) . جنت العسکری (ع) . جنت المهدی (عج)