جنات

.

.

در سایه سار کوکب موسی بن جعفریم
ما شیعیان مکتب موسی بن جعفریم
.
فیضش به گوشه گوشه ی ایران رسیده است
یعنی گدای هر شب موسی بن جعفریم
.
هستی ماست نوکری اهل بیت او
ما خانه زاد زینب موسی بن جعفریم
.
قم آستان رحمت آل پیمبر است
در این حرم، مُقرَّب موسی بن جعفریم
.
با مهر و رأفتش دل ما را خریده است
ما بنده ی مُکاتَب موسی بن جعفریم
.
چشم امید اهل دو عالم به دست اوست
مات مرام و مشرب موسی بن جعفریم
.
حتی قفس براش مجال پرندگی ست
مدیون ذکر و یا رب موسی بن جعفریم
.
دلسوخته ز ندبه ی چشمان خسته اش
دلخون ز ناله و تبِ موسی بن جعفریم
.
آتش زده به قلب پریشان، مصیبتش
با دست بسته غرق سجود است حضرتش
-.-
از طعنه های دشمن نادان چه می کشید
بین کویر، حضرت باران چه می کشید
.
در بند ظلم و کینه ی قوم ستمگری
تنها پناه عالم امکان چه می کشید
.
خورشید عشق و رحمت و نور و سخا و جود
در بین این قبیله ی عصیان چه می کشید
.
با پیکرش چه کرده تب تازیانه ها
با حال خسته گوشه ی زندان چه می کشید
.
شکر خدا که دختر مظلومه اش ندید
بابای بی شکیب و پریشان چه می کشید
.
اما دلم گرفته ز اندوه دیگری
طفل سه ساله گوشه ی ویران چه می کشید
.
با دیدن سر پدرش در میان طشت
هنگام بوسه بر لب عطشان چه می کشید
.
وقتی که دید چشم کبودش در آن میان
خونین شده تلاوت قرآن چه می کشید
.
می گفت با لب پر از آهی که جان نداشت :
ای کاش هیچ سنگدلی خیزران نداشت

.


.

.

کی میشه برا گدایی،ماهارو بخری آقا
کی میشه که نوکراتُ ،کاظمین ببری آقا

.
قبله ی حاجت همه ای،تو نور چشم فاطمه ای
با دست خالی اومدم بر در تو

.
دل ما بر تو رو میزنه،شفای چشم جان منه
خاک سر کوی لطف مادر تو

.
تا روز ابد، سائل حریم کاظمینم آقا
مثل شهدا،غصه دار غربت حسینم آقا
مولا یا حسین ای عزیز فاطمه حسین یا حسین...
.
نوکر خوبی نبودم،خودمم میدونم آقا
ولی من هر چی که باشم،پای تو می مونم آقا

.
دم غروب میگره دلم،نگو حرم که میره دلم
همه ی خوبا رفتن من موندم آه
.
به جون ِ هر چی مَرده قسم،اگه به کربلا برسم
برا تو می میرم تنها با یه نگاه

.
می بینی آقا شده گریه کار نوکرت شب و روز
می بینی چقدَر حرم ندیده مونده هنوز
مولا یا حسین ای عزیز فاطمه حسین یا حسین...

.


.

ای چاره هر کار (یا باب الحوائج)
کار دلم شد زار یا باب الحوائج
.
با کوله بار حاجتم رو بر تو کردم
غم از دلم بردار یا باب الحوائج
.
من سائل باب المراد کاظمینم
جز این ندارم کار یا باب الحوائج
.
هر جا گره افتاد در کار دل من
خواندم تو را هر بار یا باب الحوائج
.
تو کیستی باب الرضا باب المرادی
من عبد این دربار یا باب الحوائج
.
تو هفتمین شمس ولایت من چو ذره
تو باغ گل من خار یا باب الحوائج
.
موسی صدایت کرده یا موسی بن جعفر
عیسی تو را بیمار یا باب الحوائج
.
شد کاظمینت قبله حاجات از بس
دیدند از آن آثار یا باب الحوائج
.
افلاکیان اند آستان بوس در تو
ای حجت دادار یا باب الحوائج
.
جبریل کرده بال خود را در حریمت
فرش ره زوار یا باب الحوائج
.
والکاظمین الغیظ اوصاف خصالت
قرآن کند اقرار یا باب الحوائج
.
چشم امید ما به دست بسته توست
وا کن گره از کار یا باب الحوائج
.
جرمت چه بوده که تو را از شهر جدت
بردند با اجبار یا باب الحوائج
.
جرمت چه بوده سالها در کنج زندان
دیدی جفا بسیار یا باب الحوائج
.
هر روز تو بوده در آن قعر سیه چال
مانند شام تار یا باب الحوائج
.
چون مادر خود آرزوی مرگ کردی
دیدی زبس آزار یا باب الحوائج
.
هر روز روزه بودی و شلاق خوردی
در موقع افطار یا باب الحوائج
.
زیر غل و زنجیر بودی یاد مادر
یاد در ودیوار یا باب الحوائج
.
بر روی تخته پاره ای جسم تو بردند
گریم برایت زار یا باب الحوائج
.
بعد از تو دیگر دخترانت را نبردند
در مجلس اغیار یا باب الحوائج

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

اسکرول بار