جنات

.

.

.

یابن شبیب گریه کن از غربت حسین
در کربلا شکسته شده حرمت حسین
شد زخم از مصیبت او پلک چشم ما
خنده رود ز لب چو شود صحبت حسین
بر تن نداشت جد غریبم توان و تاب
یابن شبیب ذکر لبش بود آب آب
٭٭٭
یابن شبیب نیزه به حلقوم دیده شد
چون گوسفند سر ز تن او بریده شد
یابن شبیب پیکر جد غریب ما
در زیر نعل اسب به هر سو کشیده شد
یابن شبیب چکمه به پهلوی او زدند
در پیش عمه چنگ به گیسوی او زدند
٭٭٭
یابن شبیب جد غریبم کفن نداشت
یوسف به قعر چاه ولی پیرهن نداشت
از بس که زخم بر روی زخم دگر زدند
یک جای سالمی به تمام بدن نداشت
یابن شبیب سنگ به آئینه دیده ای؟
جای سم ستور به یک سینه دیده ای؟
٭٭٭
یابن شبیب گریه به جز داغ او مکن
این حرف را به پیش کسی بازگو مکن
ناموس جد ما روی تل با اشاره گفت
ای بی حیا حسین مرا زیر و رو مکن
یابن شبیب تیغ به حنجر کشید شمر
رگها وگوشتهای گلو را برید شمر
٭٭٭٭ 

یابن شبیب آتش قلبم زبانه زد

نامحرمی به عمه ی ما تازیانه زد

هر دختری بهانه ی بابا گرفته بود

دشمن حیا نکرده و باهر بهانه زد

یابن شبیب لاله ی پژمرده دیده ای

یابن شبیب طفل کتک خورده دیده ای

*****
شائق

.

.

حسین در یـاری قـرآن فـدا شـد

سرش از تن به ده ضربت جدا شد

.

عــدو حـــق ذوی القــربـا ادا کـرد

ســر فـرزنـد زهــرا را جـدا کرد

.

امیرالمؤمنین! یــا شـاه مــردان

حسینت کشته شد باکام عطشان

.

قیامت در همه عالم عیان است

سر فرزنـد زهـرا بر سنان است

.

دوقرآن از علی نقش زمین است

دو دسـت زادۀ ام‌البنیــن اسـت

.

رخ توحید از خون لاله‌گون است

تمـام کربـلا دریـای خـون است

.

یتیمـی راسـت بـر دامـن شراره

کشیدند از دو گوشش گوشواره

.

.

سبک: شبهای جمعه مادری پهلو شکسته

.

قرآن زهرا را به خاک و خون کشیدند
با کام عطشان از حسینش سر بریدند
وا شهیدا حسین وا قتیلا حسین
یا حسین یا حسین یا حسین یا حسین(2)
.
.
.
یا رحمه للعالمین، حقّت ادا شد
رأس حسین، از تن، به ده ضربت جدا شد
کشته شد از جفا ذبیحاً من قفا
یا حسین یا حسین یا حسین یا حسین(2)
.
.
.
رنگ از رخ صدیقۀ کبری پریده
خون خدا جوشد، ز رگ های بریده
وای از این مصیبت فاطمه تسلیت
یا حسین یا حسین یا حسین یا حسین(2)
.
.
.
شمس ولایت سرنگون، از صدر زین شد
یا عرش رب العالمین، نقش زمین شد
پیکرش، چاک چاک صورتش روی خاک
یا حسین یا حسین یا حسین یا حسین(2)
.
.
.
امروز قرآن، در میان نیزه داران
هم سنگ باران می شود هم تیرباران
خیزد از سنگ ها این ندا یک صدا
یا حسین یا حسین یا حسین یا حسین(2)
.
.
.
عالم شده دریای خون الله اکبر
شمر آمد از مقتل برون الله اکبر
انس و جان یکصدا می دهند این ندا
یا حسین یا حسین یا حسین یا حسین(2)
.
.
.
در دامن قاتل، سری از خون، خضاب است
در حنجر خشکش صدای آب آب است
نگاهش به مادر دعایش به خواهر
یا حسین یا حسین یا حسین یا حسین(2)
.
.
.
یک پیکر بی سر کنار
قتلگاه است
یک اسب بی صاحب روان
در خیمه گاه است
یال او، غرقه خون زین او واژگون
یا حسین یا حسین یا حسین یا حسین(2)
.
.
.
لشکر به خیمه زد قدم الله اکبر
بالا رود دود از حرم الله اکبر
کودکان در فرار داده از کف قرار
یا حسین یا حسین یا حسین یا حسین(2)
.
.
.
یک طفل کوچک دامنش آتش گرفته
می گرید و پیراهنش آتش گرفته
بر تنش نشانه جای تازیانه
یا حسین یا حسین یا حسین یا حسین(2)
.
.
.
در کربلا پرپر شده یک باغ لاله
گم گشته زیر خارها طفل سه ساله
تشنه و خونْ جگر می زند بال و پر
یا حسین یا حسین یا حسین یا حسین(2)
.
.
.
خون جگر، از دیده کن، جاری سکینه
گردیده هنگام عزاداری سکینه
گریه کن بر پدر بگو با چشم تر
یا حسین یا حسین یا حسین یا حسین(2)
.
.
.
زینب کند در دامن مقتل، نظاره
زهرا نگاهش بر گلوی پاره پاره
عجب کربلایی عجب نینوایی
یا حسین یا حسین یا حسین یا حسین(2)
.
.
.
زینب به بالای بلندی ایستاده
قاتل به حلقوم حسین خنجر نهاده
امیرالمؤمنین حسینت را ببین
یا حسین یا حسین یا حسین یا حسین(2)
.
.
.
اسلام مثل مرغ بی سر می زند بال
قرآن به زیر سمّ اسبان گشته پامال
گریه کن آسمان الامان الامان
یا حسین یا حسین یا حسین یا حسین(2)
.
.
.
خورشید ختم المرسلین را سر بریدند
هفتاد و دو ستاره را در خون کشیدند
یک مه از فاطمه خفته در علقمه
یا حسین یا حسین یا حسین یا حسین(2)
.
.
.
باید دوباره روی حیدر را ببینیم
در علقمه سردار بی سر را ببینیم
زخم او بر جبین دست او بر زمین
یا حسین یا حسین یا حسین یا حسین(2)
.
.
.
آبروی اسلام از خون حسین است
آزادگی، منشور قانون حسین است
می دهد این پیام ای مسلمان قیام
یا حسین یا حسین یا حسین یا حسین(2)
.
.
.
خونی که از حلقوم ثارالله جوشید
پیوسته بر نابودی ظالم خروشید
ولایت ولایت جهاد و هدایت
یا حسین یا حسین یا حسین یا حسین(2)
.
.
.
پیروزی اسلام، مرهون حسین است
هر کس که باشد شیعه، مدیون حسین است
ای دو عالم فدات قد اقمت صلوه
یا حسین یا حسین یا حسین یا حسین(2)

.

حاج غلامرضا سازگار

.

.

 

با خدا جا در دل اهل ولا دارد حسین
هر طرف روی آوری صد کربلا دارد حسین
.
ما به دشت کربلا از او مزاری دیده ایم
در دل هر شیعه یک صحن و سرا دارد حسین
.
قتلگاهش کعبه و آب فراتش زمزم است
بلکه صد زمزم روان در چشم ما دارد حسین
.
این شنیدی هست قرآن زینت هر خانه ای
جا چو قرآن در تمام خانه ها دارد حسین
.
جای قرآن و حسین در سینه ی پیغمبر است
بلکه جا بر روی دوش مصطفی دارد حسین
.
تشنه لب شد کشته و جاری ز چشم شیعیان
تا قیامت چشمه ی آب بقا دارد حسین
.
در هجوم نیزه ها حق را عبادت می کند
به چه خوش در موج خون حال دعا دارد حسین
.
شمر را در قتلگه قول شفاعت می دهد
تا چه حد آقایی و لطف و عطا دارد حسین
.
زیر چوب خیزران آوای قرآن بشنود
گفتگو با دوست در طشت طلا دارد حسین
.
قتلگاهش مروه و سعیش چهل منزل تمام
بین طشت زر صفایی با صفا دارد حسین
.
ذره ای از تربتش درد دو عالم را دواست
بهر درد عالم خلقت دوا دارد حسین

.

.

مسلمانان حسین، مادر ندارد
غریب است و کسی بر سر ندارد
.
ز جور ساربان بی مروت
دگر انگشت و انگشتر ندارد
.
چرا رگ های او پر خاک گشته
مگر در کربلا خواهر ندارد
.
چرا بر سینه اش دشمن نشسته
مگر تنها شده، یاور ندارد
.
چرا خشکیده عطشان گشته قربان
مگر عباس آب آور ندارد
.
اگر خیزد ز جا پرسد ز زینب
چرا دُر دانه ام معجر ندارد

.

.

خون خدا می چکد، از گل روی حسین
هستی این هست و بود، بسته به موی حسین
.
اشک همه اولیاست، وقف لب خشک او
خون دل انبیاست، خون گلوی حسین
.
در همة کائنات، از ملک و جنّ و انس
کیست به عالم که نیست، مست سبوی حسین؟
.
زخم تن او زند، خنده به شمشیرها
یا که خدا می زند، خنده به روی حسین
.
نیست عجب گر نماز، بوسه به پایش زند
هر که گذارد نماز، بر سر کوی حسین
.
قلزم خون، جانماز، مُهر جبین، جای سنگ
خون سر و خونِ دل، آب وضوی حسین
.
کافرم ار ناامید باز شود از درش
قاتل اگر آورد، روی به سوی حسین
.
عجز و گدایی بود، عادت دیرین ما
لطف و عنایت بود، خصلت و خوی حسین
.
آتش دوزخ شود، لالة باغ بهشت
نوشد اگر قطره ای آب ز جوی حسین
.
"میثم" آلوده نیز ناز به جنّت کند
جنّت اعلای اوست، روی نکوی حسین

.

.

ای از ازل به مهر تو دل آشنا حسین

وی تا ابد لوای عزایت به پا حسین

 .

هر ماه در عزای تو، ماه محرّم است

هرجا بود به یاد غمت کربلا حسین

 .

امواج اشک از سر هفت آسمان گذشت

آن دم که کرد جسم تو در خون شنا حسین

 .

حسرت برم به مُحتضری، کاخرین نفس

روی تو دید و خنده زد و گفت: یا حسین

 .

من کیستم که گریه کنم در عزای تو

گریند روز و شب به غمت انبیا حسین

 .

خون آب غسل و کفن گَرد رهگذر

تشییع توست زیر سُم اسب ها حسین

 .

سنگم اگر زنند، به جایی نمی روم

آخر تو خود بگو که روم در کجا حسین؟

 .

تن خسته، پشت خم شده، بار گنه به دوش

رحمی به حال «میثم» بی دست و پا حسین
.

.

ای پاره پاره پیکر قرآن! سرت کجاست؟
آه! ای سر بریده! بگو پیکرت کجاست
.
فریاد «وا عطش عطشا» رفته تا کجا
سقّای کودکان تو، آب‌آورت کجاست؟
.
ای ماه من! که ماه تمامیّ عالمی
ماه بلند‌قامت تو، اکبرت کجاست؟
.
بی‌نغمه مانده بر سر گهواره اش، رباب
شش‌ماهه ی نشسته به خون، اصغرت کجاست؟
.
ای خواب‌گاه و بسترت آغوش فاطمه!
عالم فدای بی‌کسی‌ات! مادرت کجاست؟

.

.

ای شهید سر جدا، یا لیتنا کنا معک
کشتۀ راه خدا، یا لَیتَنا کُنامَعَک

.
ای به موج خون زده در پیش چشم فاطمه
زیر خنجر دست و پا، یا لیتنا کنا معک

.
ای که از دریای خون تا خیمه گه زینب تو را
ناله کرد و زد صدا، یا لیتنا کنا معک

.
آب، مهر فاطمه، فرزند او را تشنه لب
سر بریدند از قفا، یا لیتنا کنا معک

.
زیر تیغ از حنجر خشک تو می جوشد خون
کردی امت را دعا، یا لیتنا کنا معک

.
میهمان اهل کوفه بودی و سنگت زدند
در زمین کربلا، یا لیتنا کنا معک

.
مصحف خونین زهرائی و از سُّم ستور
پیکرت شد توتیا، یا لیتنا کنا معک

.
ای سرت مهمان خولی از چه دیگر ساربان
کرده دستت را جدا، یا لیتنا کنا معک

.
می رسد از قتلگاهت تا قیامت بر فلک
نالۀ واغربتا، یا لیتنا کنا معک

.
عترتت در خیمه بود و خیمه را آتش زدند
از ره جور و جفت، یا لیتنا کنا معک

.
دامن دردانه ات آتش گرفت و می دوید
در بیابان بلا، یا لیتنا کنا معک

.
دست دشمن در هوای گوشواره پاره کرد
گوش اطفال تو را، یا لیتنا کنا معک

.
هم تو کعبه هم تو زمزم هم تو مروه هم صفا
هم تو مشعر هم منی، یا لیتنا کنا معک

.
با دهان تشنه قرآن خواندی و سنگت زدند
بر فراز نیزه ها، یا لیتنا کنا معک

.
کیست تا محرم شود مثل تو در میقات عشق
حّج خون آرد بجا، یا لیتنا کنا معک

.
کو سلیمان تا ببیند می کنی در موج خون
دست و انگشتر عطا، یا لیتنا کنا معک

.
هر کجا یاد تو کردم ای عزیز فاطمه (س)
سوختم سر تا به پا، یا لیتنا کنا معک

.
می کند با اشک خود (میثم) جهنّم را خموش
چون بگرید بر شما، یا لیتنا کنا معک

.

.

اگر که عضو عضو من زهم شود جدا حسین 
جدا نگردد از غمت به عزت خدا حسین 
.
منم منم منم منم تو را، تو را گدا حسین 
ز دور خرد سالی ام زدم تو را صدا حسین 
.
الهی آنکه جان من شود تو را فدا حسین 
حسین حسین حسین حسین(2) 
--- 
تمام عمر بوده ام گدای یک نظاره ات 
حیات و مرگ من بود اسیر یک اشاره ات 
.
دلم چراغ جان شده ز فیض یک نظاره ات 
به سینه ی شکسته و به قلب پاره پاره ات 
.
نه من تورا رها کنم، نه تومرا رها حسین 
حسین حسین حسین حسین(2) 
--- 
به اشک دیده ی ترت، به خون پاک حنجرت 
به حنجربریده و به قطعه قطعه پیکرت 
.
به راس از بدن جدا، به صورت منورت 
به جای تازیانه و دل حزین دخترت 
.
مرا ز من جدا کن و مکن ز خود جدا حسین 
حسین حسین حسین حسین(2) 
--- 
به مجلس عزای تو یکی گلاب می دهد 
یکی به دست تشنگان، به گریه آب می دهد 
.
یکی زکف برای تو، قرار و تاب می دهد 
بعزت خدا قسم، خدا جواب می دهد 
.
به هر که با زبان دل تو را زند صدا حسین 
حسین حسین حسین حسین(2) 
--- 
تیر سقیفه آمد و قاتل اصغر تو شد 
چاک تر از قبای تو پیکر اکبر تو شد 
.
مصحف مانده زیر پا، دست برادر تو شد 
سوخته زآتش حرم، دامن دختر تو شد 
.
محشر دیگری شد از، ناله او بپا حسین 
حسین حسین حسین حسین(2) 
--- 
عترت بی گناه تو کشته شدند بار ها 
یکی به روی خاک ها، یکی بزیر خار ها 
.
دیده به سینه داغ ها، داده زکف قرار ها 
بر رخشان سرشک ها در دلشان شرار ها 
.
فتاده هر یک از نوا بدشت نینوا حسین 
حسین حسین حسین حسین(2) 
--- 
سیلی و تازیانه و قامت خسته یکطرف 
گیسوی خون گرفته و ماه خجسته یکطرف 
.
دوری راه و دشمن و بازوی خسته یکطرف 
پیکر پاره پاره و نیزه شکسته یکطرف 
.
برید تیغ ساربان دست تو از جفا حسین 
حسین حسین حسین حسین(2) 
--- 
تو با انالغریب خود شعله به خشک و تر زدی 
تو با سر ز تن جدا به سوی دوست پر زدی 
.
تو آن مهی که مهر را شراره بر جگر زدی 
شب از تنور و صبحدم ز نوک نیزه سر زدی 
.
بخوان ببر دل از همه به صوت دلربا حسین 
حسین حسین حسین حسین(2) 
--- 
آه که شد جدا سرت به پیش چشم مادرت 
گرفته عرض تسلیت، زتازیانه خواهرت 
.
زخون حنجرت تو شد خضاب روی دخترت 
نبود جای بوسه ای به پیکر مطهرت 
.
گلوی تشنه شد جدا سر تو از قفا 
حسین حسین حسین حسین(2) 
--- 
تو یار خلق باشی و زنند سنگ کینه ات 
سنان سنان فرو کند، به استخوان سینه ات 
.
زنند خنده دشمنان به خواهر حزینه ات 
به تازیانه از تنت جدا شود سکینه ات 
.
به دوست نه به دشمنان نیست چنین روا حسین 
حسین حسین حسین حسین(2) 
--- 
چه کرده ای که خصم دون به کشتن تو صف زند 
شرر به قلب فاطمه زخنده و شعف زند 
.
پای سر بریده ات بنی امیه کف زند 
به گریه ی رباب تو رباب و چگ و دف زند 
.
نگ زنند بر سرت ز روی بام ها حسین 
حسین حسین حسین حسین(2) 
--- 
میان تشنگان کسی از تو نبود تشنه تر 
آه تو تیغ جان ستان پیکر نازکت سپر 
.
زخم تنت ستاره و جسم مطهرت قمر 
مشیّعین پیکر پاک تو بوده ده نفر 
.
کز سم اسب ها شده جسم تو توتیا حسین 
حسین حسین حسین حسین(2) 
.

صفحه... 

جنّات

قرآن کریم . مناجات با خدا

جنت الاعلی . جنت المصطفی(ص) . جنت المرتضی(ع) جنت الزهراء(س)  . جنت الحسن (ع) . جنت الحسین(ع) . جنت السجاد (ع)

جنت الباقر(ع) . جنت الصادق (ع) . جنت الکاظم(ع) . جنت الرضا (ع) . جنت الجواد (ع) . جنت الهادی (ع) . جنت العسکری (ع) . جنت المهدی (عج)

جنت الهدی


نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

اسکرول بار