.
.
بیت الاحزانمه سر مزارت
پاشو زهرا ببین غریبه یارت
میشکنم بغضمو حالا کنارت
.
بعد تو من یه روز خوش ندیدم
رفتی و بی تو من چیا کشیدم
ناسزا روی منبرا شنیدم
.
سی سال بار غمت رو شونمه
بوی آتیش هنوز تو خونمه
میخ و مسمار بلای جونمه زهرا
.
سی ساله که علی رو کشتنو
کاشکی جای تو میزدن منو
پیش شوهر نمیزنن زنو زهرا
.
... ای وای ای وای کجایی فاطمه ...
.
بین این شهر شوم بی احترامم
هر چی بد بودنو زدن به نامم
مردم حتی نمیکنن سلامم
.
من که مظلوم ترینِ رو زمینم
هی نمک میخوره به زخم سینم
هر دفعه که مغیره رو میبینم
.
دستامو بست غرورمو شکوند
توی کوچه رو خاک منو کشوند
آتیش آورد و خونمو سوزوند زهرا
.
ریختن تو خونمون چهل نفر
در که وا شد تو موندی پشت در
میخ در شد برا تو دردسر زهرا
.
... ای وای ای وای کجایی فاطمه ...
.
گریه ی این شبام برا حسینه
بغض توی صدام برا حسینه
کل دلشوره هام برا حسینه
.
مثل ابر بهار چشام میباره
فکرشم جونمو به لب میاره
آخ بمیرم حسین کفن نداره
.
پیرهنی که تو دادی میدرن
گرگا از غارتش نمیگذرن
حتی انگشترش رو میبَرن زهرا
.
تشنه لب جون میده تو کربلا
زیر دست یه عده بی حیا
میبُرن حنجرش رو از قفا زهرا
.
... ای وای ای وای غریب کربلا ...
.
.
سلامتی و ظهور آقا امام زمان صلوات
سلام.... ای.... نازنین مادر
سلام.... ای.... سورهی کوثر
سلام.... ای.... دخت پیغمبر
سلام.... ای.... یاور حیدر
----
مادر خوب و مهربونم
ستارهی هفت آسمونم
برخیز و حال من نظر کن
تا صبح کنار تو میمونم
----
میخوام برات روضه بخونم
روضهی کربلا و مقتل
روضهی رفتن به روی تل
روضهی رگهای بریده
روضهی قامت خمیده
-----
میخوام برات روضه بخوانم
روضهی اشک و خون دیده
روضهی انگشت بریده
روضهی سینهی شکسته
روضهی حنجره بریده
-----
میخوام برات روضه بخونم
روضهی ماه و ماهپاره
روضهی طفل شیرخواره
روضهی کودک سه ساله
روضهی گوش و گوشواره
.
روز محشر چون همه حیران شوند آسوده است
هر که آید بر در دولت سرای فاطمه
.
تا قیامت روزی ما بسته بر دستان اوست
دست های خسته ی مشکل گشای فاطمه
.
حق او با گریه ی تنها نمیگردد ادا
پیر کن ما را خدایا در عزای فاطمه
.
بی هوا در را شکستند و به جانش ریختند
مانده رد گرگ ها بر دست و پای فاطمه
.
ناله زد فضه خذینی آسمان بغضش گرفت
سوخت قلب حق تعالی هم برای فاطمه
.
خانه درهم گشته اما بیشتر مبهم شده
بین خانه حال و روز مجتبای فاطمه
.
سخت تر از روضه های کوچه و در گشته است
طعنه ی همسایگان بر گریه های فاطمه
.
.
واجبه که غسلت بدم تو حیاط خونه ولی
اونقده که بازوت کبود شده نمیتونه علی
.
اسماء بریز آب روان رو بدن زهرا ولی
ولی کمی آهسته تر که داره میمیره علی
.
علی رو تنها گذاشتی با روضه های مدینت
رسیده دستم به زخم عمیق بر روی سینت
.
حالا میفهمم که راز حسن تو کوچه چی بوده
رسیده دستم به جایی که از همین غم کبوده
.
... غم تو منو میکُشه زهرا ، مرو از خونه ...
.
کجا داری میری گلم شبونه و بی سر صدا
با خودت علی رو ببَر بانوی من ای باوفا
.
چرا نفست قطع شده ، صدات دیگه درنمیاد
پاشو حسنت رو بغل کن که مادرش رو میخواد
.
راحت بخواب ای عزیزم دیگه نداری تو دردی
با رفتنت از تو خونه علی رو بیچاره کردی
.
چجوری آروم بگیرم بدونت آروم جونم
خدا نگهدار تو ای بانوی قامت کمونم
.
... غم تو منو میکُشه زهرا ، مرو از خونه ...
.
میچکه خون تازه ای از زیر تابوتت ولی
داره میمیره دخترت بیا نرو جون علی
.
پشت سر تابوت تو با دیده ی تر زینبت
چادر خاکیته سرش ، میزنه به سر زینبت
.
به زیر لب میگه زینب خدایا مادر جوونه
داره میره از تو خونه شبونه و مخفیونه
.
بشکنه دست مغیره چه خاکی بر این سرم کرد
با حمله ای وحشیونه به خونه بی مادرم کرد
.
... غم تو منو میکُشه زهرا ، مرو از خونه ...
.
.
دلا بیا به سرای علی سری بزنیم
سری به غمکده درد پروری بزنیم
.
زکوچه های مدینه یکی یکی گذری
به خانه ای که درش سوخته دری بزنیم
.
خبر رسیده که این روز ها علی تنهاست
بیا به خانه ی بی فاطمه سری بزنیم
.
.
تا نهان زیر گِلت ای گُل رعنا کردم
نفسم حبس شد و مرگ تمنا کردم
.
اینکه در خاک نهادم تن پاک تو نبود
جان خود را دل شب دفن بصحرا کردم
.
تا ندانند که یار من مظلوم کجاست
دل شب رو بسوی قبر تو تنها کردم
.
تو شدی کشته من، من نشدم حامی تو
که کتک خوردی و در کوچه تماشا کردم
.
بس که تنها شده ام نیمه شب در دل چاه
سر فرو برده ام و عقده دل وا کردم
.
بجز از قاتل تو مردم این شهر همه
پشت کردند به من روی به هر جا کردم
.
زینبت جای تو میکرد ز رخ اشکم پاک
هر زمان گریه ز هجران تو زهرا کردم
.
مردم و زنده شدم لحظه به لحظه صد بار
تا وصایای تو را یکسره اجرا کردم
.
غم دل با که بگویم که بخندد به دلم
منکه زخم دل خود با تو مداوا کردم
.
بامیدی که اجل سوی تو اَم باز آرد
لاجرم صبر در این ماتم عظمی کردم
.
تا بسوزد به عزای تو دل عالم را
من به «میثم» جگر سوخته اعطا کردم
.
.
الا ای چاه، یارم را گرفتند
گلم، عشقم، بهارم را گرفتند
.
میان کوچه ها، با ضرب سبلی
همه دار و ندارم را گرفتند
**
الهی! کوثرم کو؟ دلبرم کو؟
گلم کو؟ هستی ام کو؟ گوهرم کو؟
.
علی تنها و دلخون مانده افسوس
یگانه مونس و تاج سرم کو؟
**
الهی! کلبه ام را غم گرفته
دل محزون من ماتم گرفته
.
شرار شعله های در ندیدم
گلم را خصم از دستم گرفته
**
الهی! سینه من کوی درد است
گلستان سرورم سرد سرد است
.
عزیزم فاطمه از رنج مسمار
رخ مهتابی اش غمگین و زرد است
**
الهی! دست من را بسته بودند
حریم خانه ام بشکسته بودند
.
به ضرب تازیانه آن جماعت
تن مرضیه را آزرده بودند
**
الهی! غمگسارم، سوگوارم
شبست و طاقت رفتن ندارم
.
فلک با من سرسازش ندارد
بدون فاطمه نالان و زارم
.
.
خداحافظ ای کوچه های مدینه
خداحافظ ای میخ پهلو و سینه
.
خداحافظ بستر من خسته
خداحافظ یار خانه نشسته
.
خداحافظ ای نمازنشسته
خداحافظ گوشواره شکسته
.
خداحافظ دردبازو و سینه
خداحافظ ای کوچه های مدینه
.
خداحافظ ای چادر خاکی
خداحافظ ای شهر اندوه و کینه
.
خداحافظ ای شهر پیغمبر
خداحافظ ای گریه های شبانه
.
خداحافظ ای خانه ی مهروصفا
خداحافظ ای نخل های مدینه
.
.
خداحافظ ای یاور نیمه جانم
خدا حافظ ای همسر قد کمانم
.
خدا حافظ ای قوت قلب خسته
خدا حافظ ای یار پهلو شکسته
.
خدا حافظ ای مادر خوب زینب
خدا حافظ ای مادر خوب زینب
---
خداحافظ ای زخم بر دل نشسته
خداحافظ ای یار پهلو شکسته
.
خداحافظ ای رونق آشیانم
خداحافظ ای قوت زانوانم
.
خداحافظ ای جسم بی جان زهرا
خداحافظ ای مانده در کوچه تنها
.
خداحافظ ای گریه های شبانه
خداحافظ ای بانوی بی نشانه
.
خداحافظ ای داغ در دل نهفته
خداحافظ ای موی آتش گرفته
.
خداحافظ ای خاطرات غم یار
خداحافظ ای خون مانده به دیوار
.
خداحافظ ای یار در خون تپیده
خداحافظ ای یاور قد خمیده
.
خداحافظ ای یاور مهربانم
خداحافظ ای مادر کودکانم
.
.
بی تو کبوتر دلم به سینه پر نمی زند
کسی به خانه ی علی حلقه به در نمی زند
.
فاطمه جان حسین تو بی تو غذا نمی خورد
حسن ز دوری رخت خنده دگر نمی زند
.
کلثوم از فراق تو آه ز سینه می کشد
حرف دگر به غیر تو پیش پدر نمی زند
.
ای گل نازنین من! همسر بی قرین من!
زینب تو بدون تو شانه به سر نمی زند
.
خیز ز جا و با علی روی به سوی خانه کن
که میخ در به سینه ات بوسه دگر نمی زند
.
آب بر آتش دلم خیز و به اشک خود بزن
که مرهمی به زخم دل سوز جگر نمی زند
.
کنار قبر مخفی ات ورد زبانم این بود
بی تو به بام خانه ام پرنده پر نمی زند
.
.
ای خوش آن روزی که ما در خانه مادر داشتیم
دیده از دیدار رخسارش منور داشتیم
.
هر کسی جسم عزیزش روز بردارد ولی
ما که نعش مادر خود را به شب برداشتیم
.
کاش آن روزی که تنها مادر ما را زدند
ما یکی را در میان کوچه یاور داشتیم
.
کاش محسن را نمی کشتند اعدا تا ما غنچه ای
یادرگار از آن گل رعنای پرپر داشتیم
.
کاش آن ساعت که دانستیم بی مادر شدیم
جای آغوشش بخاک تیره بستر داشتیم
.
این در و دیوار می گرید بحال ما که ما
مادری بشکسته پهلو پشت این در داشتیم
.
مادر ما رفت از دنیا، در آن حالی که ما
گریه بر حالش سر قبر پیمبر داشتیم
.